به نقل از «فارس»

وضعیت دانشگاه‌های 99 به روایت وزیر آموزش عالی سال 59/ نتیجه زورگویی در انتخاب رشته جوانان

تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۲۰۰۳۸

خبرگزاری فارس - گروه تعلیم و تربیت: قرارمان در بیمارستان بود و ما هم تلاش کردیم تا به موقع خود را برسانیم. تا رسیدیم با آقای دکتر تماس گرفتیم و از آمدنمان، مطلعشان کردیم. مقرر شد جلوی بخش قلب، منتظر بمانیم اما چون در این روزهای کرونایی نباید جایی تجمع کرد، رهسپار لابی بیمارستان شدیم. 

دهه فجر است و ما هم در نظر داشتیم گفت‌وگو کنیم با وزیر آموزش عالی در سال‌های اولیه انقلاب، کسی که متولد 1315 در تهران است؛ او دارای تخصص کودکان و طب بلوغ، داخلی، فوق‌تخصص قلب‌ و ‌عروق و فوق تخصص اینترونشنال کاردیولوژی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این فرهیخته، استاد قلب و عرق دانشگاه علوم پزشکی تهران است که همگان، او را به عنوان مسؤول تیم پزشکی و پزشک مخصوص حضرت امام خمینی (ره) طی سال‌های 1357 تا خرداد 1368 می‌شناسند؛ او وزیر آموزش عالی و فرهنگ در سال 1359 بود و البته در پرونده کاری خود مسؤولیت‌هایی همچون ریاست دانشگاه تهران، سرپرست موقت دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، سرپرست موقت دانشکده پزشکی رازی، مدیر عامل و رئیس هیأت مدیره شرکت قلب و عروق برای احداث و تجهیز بیمارستان مرکز قلب تهران، سرپرست وزارتخانه آموزش عالی و فرهنگ، ریاست بیمارستان دکتر شریعتی تهران، ریاست بخش بیماری‌های قلب و عروق و درمانگاه و کتاب (انژوگرافی، انژیوپلاستی و اکو و پیس و میکر بیمارستان شریعتی)، سرپرست مرکز تحقیقات قلب و عروق بیمارستان دکتر شریعتی، ریاست بخش بیماری‌های قلب و عروق بیمارستان دکتر شریعتی و سرپرست بخش قلب بیمارستان شریعتی دارد.

چشم‌انتظار در لابی بیمارستان بودیم و فکر می‌کردیم مانند خیلی از مصاحبه‌ها، تا هماهنگی دیدار فراهم شود، زمانی می‌برد اما هنوز چند دقیقه‌ای بیشتر نگذشته بود که آقای دکتر با فروتنی و در لباس خدمت، جلویمان ظاهر شد. واقعیتش، توقع نداشتیم شخص آقای دکتر به استقبالمان بیاید و آنقدر محترمانه، بزرگوارانه و پدرانه برخورد کند که یک ساعت گفت‌وگو برایمان به عنوان لذت‌بخش‌ترین ساعات زندگی‌مان رقم بخورد. 

شاید برایتان پیش آمده باشد که وقتی با کسی در حال گفت‌وگو حتی دوستانه هستید، تلفن همراهش زنگ بخورد و او تلفن را قطع کند و به ادامه صحبت با شما بپردازد و شاید هم به تلفنش پاسخ دهد اما شما در این گفت‌‌‌‌وگو چه احساسی پیدا می‌کنید؟ گفت‌وگو با آقای دکتر پر از به صدا در آمدن گوشی تلفن همراه ایشان بود و نکته جالب‌تر این قضیه، نحوه برخورد وی با این اتفاق بود؛ بدون اینکه به شماره درج شده روی تلفن همراهش نگاهی بیندازد، با صبوری به تمام تلفن‌هایش و البته سریع پاسخ می‌داد. 

خودش می‌گوید: «خانه‌ام را که می‌ساختم، یک هفته یک کارگر جواب تلفن مرا نمی‌داد. من حتی یک Missed Call ندارم. اگر سر نماز یا جایی هستم، بر می‌گردم و تلفن می‌کنم؛ این فرهنگش است. تلفن یکطرفه نباید باشد. این تلفن، دوطرفه است. یعنی وقتی که این تلفن را آوردند گفتند اگر تو کار داشتی، تلفن کن و اگر کسی با تو کار داشت، تلفن کند ولی برخی به نفع خود عمل می‌کنند!».

این آقای دکتر، کسی نیست جز دکتر حسن عارفی؛ مردی که به رغم مشغله کاری، آن هم در این روزهای کرونایی و ایام الله دهه فجر و همچنین چشم‌انتظاری بیماران، ساعتی از وقت خود را به خبرنگاران گروه تعلیم و تربیت خبرگزاری فارس، اختصاص داد. 

* آقای دکتر، ما در گروه جدید تعلیم و تربیت خبرگزاری فارس قصد داریم به ارتقای تعلیم و تربیت کشورمان کمک کنیم؛ به نظر شما آغازگر این مسیر از کجا باید شروع شود و پاسخ به کدام سؤال را در صدر اهمیت می‌دانید؟

 مدتی است فکر می‌کنم که چرا یک آدم، خوب است و تا آخر عمر هم آدم خوبی است اما یک آدم از اول بد است یا از اولش خوب بوده و بعدا بد شده است. اگر این موضوع را بتوانیم حل کنیم، خیلی به نتیجه می رسیم؛ در غیر این صورت نمی‌توانیم.

مثلا در یک خانواده در گذشته، 10 فرزند داشتند؛ یکی را می‌بینید معروف است که آدم خوبی است. یکی هم معروف است که آدم بدی است. هر دو در یک خانواده بودند. چطور شده است؟ آیا ژن در اینجا دخالت دارد؟ آیا اتفاقات در طول دوران بارداری دخالت دارد؟ می‌گویم اگر می‌خواهیم آموزش و پرورش پیشرفت کند باید خیلی عمیق‌تر توجه کنیم.

* خیلی عمیق‌تر یعنی چی؟

یعنی به دوران جنینی توجه کنیم. آیا موضوع تغذیه مادر تأثیر داشته است؟ آیا وضعیت روحی و روانی مادر در دوران جنینی تأثیر دارد؟ آیا برخوردهای آن دوران تأثیر داشته است؟ شما می‌بینید در آن دوران خانواده بالای سر فرزندان بودند اما می‌بینید یکی از بچه‌ها صحیح و منطقی فکر می‌کند و دیگری درست عکس خواهر یا برادرش فکر می‌کند. یکی دوست دارد با خودرویش از مسیر عبور ممنوع برود و دیگری تحت هیچ شرایطی خطا نمی‌کند. 

در زندگی هم می‌بینیم، یک عده برنامه‌شان این است که سر مردم را کلاه بگذارند، کار خطا انجام دهند، درست فکر نکنند و درست هم انجام وظیفه انجام ندهند. درست نقطه مقابل این افراد، کسانی هستند که اصلا پاک، سالم و قابل اطمینان است. اگر علت این را بفهمیم، مشکل دنیا هم حل می‌شود. ببینید واقعا فکر می‌کنم چرا من دروغ نمی‌توانم بگویم؛ چرا از خدمت کردن لذت می‌برم و در مقابل کسی است که از کشتن افراد مثل هیتلر لذت می‌برد.

 هرچقدر مطلب بیشتر به خورد دانشجو بدهید، مغز قوی‌تر می‌شود

ما در کلاسمان 320 دانشجوی پزشکی بودیم. فارغ‌التحصیل شدیم و همه در دنیا پخش شدیم و یک عده هم در ایران هستند؛  چرا یکی به کشور دیگر رفت و یکی در ایران کار می‌کند؛ بررسی‌ها می‌گوید دوران جنینی بسیار مهم است و بر جنین هم تأثیر دارد. به این نتیجه رسیدم که اگر این سؤال را جواب بدهیم، هیچ چیز دیگری را لازم نداریم.

در حال حاضر در دانشگاه مطرح است که برخی می‌گویند انقدر مطلب به خورد دانشجو ندهید که به نظرم 100 درصد اشتباه است. هرچقدر مطلب بیشتر به خورد دانشجو بدهید، مغز قوی‌تر می‌شود. مثل یک ورزشکاری که هرچقدر دمبل سنگین‌تر استفاده کند، بازویش کلفت‌تر می‌شود. امروزه ثابت شده است که هرچقدر به مغز زور بیاورید، قوی‌تر می‌شود و هرچقدر استراحتش دهید، خمودتر می‌شود؛ کسانی که از مغزشان، 100 درصد استفاده می‌کنند و مغز را راحت نمی‌گذارند، آلزایمر نمی‌گیرند.

** چه کسی در مهدکودک، کودکان را رشد می‌دهد؟

* آقای دکتر، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبه‌ای دارد که تعلیم و تربیت کودکان زیر 6 سال را به آموزش و پرورش سپرده است. نظر شما چیست؟

ببینید در دوران طفولیت، سه ساله، چهارساله، هیچکاری نمی‌توانیم بکنیم؛ این بچه کجاست؟ الان مشکل بزرگی که وجود دارد. ببینید در گذشته پدر، مادر، خواهر و برادر بودند و فرهنگ خودشان را داشتند و بچه‌ای که متولد می‌شد در این فرهنگ رشد می‌کرد. الان چکار می‌کنند؟ الان بچه‌ای که متولد می‌شود را در مهدکودک می‌گذارند؛ چه کسی در مهدکودک این کودک را رشد می‌دهد؟ چه فرهنگی دارد؟ از کجا آمده است؟ چه بافتی دارد؟ چقدر سواد دارد؟ چقدر اصول اخلاق را می‌داند؟

بعد که بچه بزرگ می‌شود، والدین می‌گویند چرا این بچه این رفتار را دارد؟ خب این بچه با فرهنگ پدر و مادر بزرگ نشده است. پس وقتی که به این مراحل رسیدید، می مانید. به همین دلیل تصمیم گرفتم که جایی صحبت نکنم برای اینکه می‌بینم بی‌ربط است. به جایی نمی‌رسیم.

* شما سال‌های اول انقلاب، به عنوان وزیر آموزش عالی کار کردید؟ چرا این پُست را قبول کردید و هدفتان چه بود؟ 

من آمدم بالای یک قسمتی قرار گرفتم. زیربنا وجود نداشت و خراب بود. موجودی ما همان موجودی بودند که از قبل بودند.آن موقع فکر کردم که ما آمدیم تا مملکتمان را درست کنیم چون خودم انقلابی بودم.

آن زمان گفتم که بگردید در کشور، چه کسانی مثلا در سیستان و بلوچستان، معدلشان 20 است؛ آنجا که دیگر معلم خصوصی نبوده است پس این نابغه است. این افراد را جمع کنیم و بفرستیم تا یک دوره ببینند و مملکت را آباد کنند. 

مدتی بعد یکی از معاونان یک لیستی را آورد که ما این افراد پیدا کردیم مثلا 30 نفر هستند که معدلشان 20 است. دیدم اسم خودش هم در بین آنهاست. گفتم معدلت چقدر بود؟ گفت 14. جواب چیست؟ جواب این است که وزیر بیخودی آنجا نشسته است. وزیر جایی نشسته است که زیربنایش خراب است. 

خب تمام دانشگاه‌ها آن زمان تعطیل بود. رفتم گفتم من طبیبم چندین تخصص دارم و روزی 100 بیمار را می‌بینم. اینجا نشستم و دانشگاه‌ها هم تعطیل است. جلسه هم که تشکیل می دهیم یک عده خواب هستند، پس بهتر است، استعفایم را بدهم و این کار را کردم. 

* در حال حاضر استاد دانشگاه هم هستید، وضعیت آموزش عالی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

ببینید یک بخش از مشکل دانشگاه‌ها به سال‌های قبل از دانشگاه بر می‌گردد. دانشجو را من تربیت کردم یعنی رزیدنت بنده بوده است. چهار سال زیر دست من، متخصص قلب شده است، دو سال بعد هم متخصص اینترونشن شده و الان این آدم، قالتاق‌ترین فرد در همین تهران است. این فرد باید از من یاد بگیرد، می‌گویند شاگرد از استادش باید یاد بگیرد ولی از من یاد نگرفته است. من می گویم از فرد از بُن مشکل داشته است.

امام(ره) یک صحبتی می‌کردند، بیاییم این را جا بیندازیم و بنده هم سعی کردم تا در خودم حاکم کنم. هر کاری که می‌کنیم؛ اگر فکر می کنیم، قلم روی کاغذ می‌بریم یا یک کاری انجام می‌دهید، حس کنیم که خدا ناظر است و تماشایمان می‌کند؛ ببنید که آیا خطا می‌کنید یا خیر؟

منتها این را به یکی از دوستان می‌گفتم که پزشک است؛ می گفت که برخی افراد، خدا را هم قبول ندارند. پس کار خود را می‌کنند.

** چرا انقدر جمعیت پشت‌کنکور پزشکی زیاد است؟

* جمعیت زیادی از پشت کنکوری‌ها می‌خواهند، پزشک شوند. شما خودتان پزشک هستید؟ آیا این همه علاقه و گرایش به رشته پزشکی منطقی است؟

اینجور فکر کردن‌ها اشتباه است. من نوعی نگاه می‌کنم ببینم چه چیزی مرا قانع می‌کند، چه چیزی مورد علاقه من است و دنبال آن می‌روم. منِ نوعی که می‌خواهم پزشک شوم، می‌بینم چه چیزی در من هست؟ مثلا در بنده این است که می‌خواهم خدمت کنم. اگر 4 صبح مرا صدا کنند، می‌گویم خدایا شکرت که مرا صدا کردی تا بلند شوم تا مثلا بروم رگی را باز کنم و نگذارم فردی سکته کند. 

ولی خب یکی هست می‌گوید دلار بفروش. کلی پول سود می‌کنی. تو نصف شب می روی بیمارت را عمل می کنی، ریسک مرگ و زندگی او را می‌پذیری و مثلا 5 میلیون می‌گیری. ولی من در خانه نشستم و سود می‌کنم. افراد نگاه متفاوت دارند و هرکس باید خودش انتخاب کند. 

* ممکن است دانش‌آموز نخواهد پزشکی بخواند اما عزت و درآمد، او را به این سمت می کشاند؟

ببینید من یکی از افرادی هستیم که پزشکی خوانده است. 4 تا نوه دارم. سه تا از آنها پزشکی خواندند. دامادم جراح قلب است. دخترم متخصص زنان است و خودم انتخاب کردم.   

* یعنی مهم نیست تعداد پزشکان ما زیاد شود؟

باید افراد در انتخاب رشته آزاد باشند و اجبار نباشند؛ آن وقت هر کس رشته مناسب خودش را انتخاب می‌کند. من وقتی مدرک کلاس ششم را گرفتم. مرحوم پدرم گفت که در دکانم دست تنها هستم. بیا پیش من کار کن. بنده آنجا رفتم و دیدم که من برای کار بازاری ساخته نشدم. بعد رفتم درس خواندم. 

الان چهار تا نوه دارم. 3 تا از آنها پزشکی آمدند اما یکی گفت که من پزشکی نمی‌خوانم. گفتیم هر چه راحت هستید. کنکور داد و همین امسال هم مهندسی قبول شد. خب مهندس می‌شود؛ نمی‌شود که من گوشش را بگیرم و بگویم خانواده ات دکتر هستند، باید دکتر شوی، درست نیست.

یکی از پزشکان می گفت به دخترم گفتم که باید دندانپزشک شوی، دندانپزشک شد. مدرکش را گرفت و روی میزم گذاشت و گفت بابا مدرکی که می‌خواستی گرفتم ولی من دندانپزشکی را نمی‌توانم انجام دهم. 

اینکه جلوی یک عده را بگیریم و بگوییم هر چه ما می‌گوییم درست نیست. یک صابون را در دستت بیشتر فشار دهی، بیشتر لیز می‌خورد ولی اگر آرام نگه داری، می‌ماند. 

*در حال حاضر کسانی که دانشجو شده و وارد دانشگاه می‌شوند، گلایه‌هایی دارند و می‌گویند توقعاتمان از دانشگاه، برآورده نمی‌شود. نظر شما چیست؟ 

اینها فاکتورهای قبلی دارد. اگر دانشجو روز اول به بیمارستان بیاید و با یک چهره‌ای برخورد کند که زودتر از خودش آمده است و ببیند از او علم می‌ریزد و شب مطالعه کرده و حالا برای آموزش آمده است، دنبال استاد می‌رود. 

 اگر دانشجوی ضریب بالای هوشی از من سوال کند و من نه سواد داشته باشم و نه بتوانم جوابش را بدهم، نتیجه این است که دانشجو می‌گوید این دانشگاه نیست، قوطی خالی است

مشکل ما محتویات است. در آمریکا که درس می‌خواندم. یکی بود که آمده بود در بخش قلب دوره ببیند. آن زمان مجله‌ای به نام New England Journal of Medicine بود که سه‌شنبه‌ها پخش می‌شد و الان هم پخش می‌شود و بزرگترین مجله پزشکی است و آخرین اطلاعات علمی در آن است. ما چون دانشجو بودیم، به پستخانه بیمارستان می‌آمد و صبح چهارشنبه از پستخانه می‌گرفتیم.

صبح چهارشنبه این مجله را گرفتم و دیدم که یک موضوع درباره تیروئید دارد که آسپرین می‌دهیم یا نمی‌دهیم. این را خواندم. این فرد که رزیدنت داخلی هم بود. خواست مرا بپیچوند؛ پرسید که به بیمار تیروئیدی، آسپرین می‌دهیم یا نمی‌دهیم؟ گفتم در پرانتز نوشته است که نمی‌دهیم. فهمید من مجله خواندم. سرش را پایین انداخت و رفت. یعنی آن دوره رقابت علمی بود. اینجا اصلا دانشجو این مجله را نمی‌شناسد یا نمی داند کتاب آخر هاریسون درباره چیست؟ 

ببینید استاد نقش مهمی دارد؛ اگر دانشجوی ضریب بالای هوشی از من سوال کند و من نه سواد داشته باشم و نه بتوانم جوابش را بدهم، نتیجه این است که دانشجو می‌گوید این دانشگاه نیست، قوطی خالی است. پس علتش این است و باید افراد باسواد در دانشگاه حضور داشته باشند.  

 * فضای آموزش در شرایط کرونا چگونه است؟

دوران کلاس اول و دوم دانشکده پزشکی، مجازی کار می‌کنند اما وقتی یک دانشجوی پزشکی به بخش می‌آید، دیگر در بیمارستان حضور دارند و بالای سر بیمار می آید. ما داریم کار می کنیم و خداروشکر با کرونا مبارزه کردیم. 

* خاطره قشنگ از سال‌هایی که پزشک هستید؟

همین هفته پیش، گفتم خدایا به من لطف می کنی و ثواب می‌دهی که لبخند بیمارانم را می‌بینم. یعنی بیماری که رگش بسته شده است و درد می‌کشد، خوب می‌شود. از این لذت، بیشتر چیست؟ با چه مقایسه‌اش کنم؟

یا یک مریض دیگر، خانمی بود که در مراسمی، درد قلب داشته است. 4 صبح، آنژیو، کردیم. دیدم رگ اصلی بسته شده است، بعد از اینکه رگ قلبش را باز کردیم، لبخند زد و تشکر کرد. از این لذت بیشتر چه هست. لذت من این است. 

* شما پزشک امام(ره) بودید، مهمترین درسی که از ایشان گرفتید، چه بود؟

در صحبتم اشاره کردم که امام(ره) می‌فرمودند هر کاری که می‌کنیم؛ اگر فکر می کنیم، قلم روی کاغذ می‌بریم یا یک کاری انجام می‌دهید، حس کنیم که خدا ناظر است و تماشایمان می‌کند؛ ببنید که آیا خطا می‌کنید یا خیر؟

این مهم‌ترین درس از امام(ره) است و این را همیشه به خاطر داشته باشیم که اگر انجام دهیم، دیگر کسی دست به خطا نمی‌زند.

انتهای پیام/  

منبع: فارس

کلیدواژه: آموزش عالی تعلیم و تربیت پزشک امام وزیر آموزش عالی تعلیم و تربیت دانشگاه ها قلب و عروق آقای دکتر تر می شود امام ره گفت وگو یک عده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۲۰۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افزایش ۳۰ تا ۳۵ درصدی افزایش حقوق در دانشگاه آزاد اسلامی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، محمد مهدی طهرانچی در حاشیه اجلاسیه افق تحول دانشگاه ۲ در چالوس در مورد افزایش حقوق هیئت علمی و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی سراسر کشور با بیان اینکه دولت امسال افزایش حقوق ۲۰ درصدی برای اعضای هیات علمی در نظر گرفته است، گفت: جلسه شورای معاونین دانشگاه برگزار شد و در حال آماده سازی لایحه‌ای برای هیئت امنا هستیم که ۳۰ تا ۳۵ درصد افزایش حقوق دانشگاه آزاد رقم بخورد.

محمد مهدی طهرانچی افزود: آینده آموزش عالی در گرو توجه به حرکت‌هایی است که امروز در قالب انتخاب رشته رخ می‌دهد و آینده کشور را رقم می‌زند.

او ادامه داد: ۱۲۰ هزار نفر هفته گذشته در رشته ریاضی، شش برابر این تعداد در رشته تجربی و سه برابر در دیگر رشته‌ها شرکت کردند که حکایت از ناهنجاری در انتخاب رشته در بین دانش آموزان دارد و اگر این موضوع عالمانه هدایت نشود می‌تواند آینده کشور را به خطر بیندازد.

رئیس دانشگاه آزاد کشور گفت: دانش آموزان بر اساس دریافت خودشان انتخاب رشته می‌کنند، اما دانشگاهیان باید علل این انتخاب و توزیع نامتوازن را بررسی کنند که امروز در این اجلاسیه در حوزه علوم اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و مسائل جدی هم مطرح شد

طهرانچی با بیان اینکه کشور در یک جنگ ترکیبی قرار گرفته است و هنر و رسانه در این جنگ، نقش جدی را بازی می‌کنند، افزود: جامعه شناسی و مخاطب شناسی در هنر و رسانه جایگاه بسیار مهمی دارد که این موضوع از سوی بیش از ۷۰ جامعه شناس از دانشگاه‌های آزاد سراسر کشور در این اجلاسیه پرداخته شد.

در این اجلاسیه مدیران و هیأت‌های علوم اجتماعی دانشگاه‌های آزاد سراسر کشور به مباحثی پیرامون رفتار اجتماعی دانشجویان و دانش آموزان و داوطلبان آموزشی پرداختند

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی